لغت “To lay one’s cards on the table” به معنای “آشکارا کردن نقشه ها و اهداف خود” است. این عبارت در مواقعی استفاده میشود که فردی قصد دارد برای رسیدن به یک توافق یا حل مسئله، اطلاعات و نقشه های خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.
تلفظ این عبارت به صورت زیر است:
/toʊ leɪ wʌnz kɑrdz ɒn ðə teɪbəl/
مثالهایی از کاربرد این عبارت عبارتند از:
– I think it’s time to lay our cards on the table and be honest with each other.
– The negotiators decided to lay their cards on the table and share their bottom line.
مترادف های این عبارت عبارتند از:
– To be transparent
– To be upfront
– To be candid
متضاد های این عبارت عبارتند از:
– To keep one’s cards close to one’s chest
– To be secretive
– To be evasive
ریشه شناسی این عبارت به بازی کارت برمیگردد، زیرا در این بازی، بازیکنان باید کارت های خود را روی میز بگذارند تا بتوانند بازی را ادامه دهند.
این عبارت برای اولین بار در قرن نوزدهم در ایالات متحده آمریکا به کار رفته است.
در گرامر، این عبارت یک اصطلاح است و به صورت فعل استفاده میشود. به عنوان مثال، “I decided to lay my cards on the table and tell him the truth.”