لغت “Hasty” به معنای عجول، شتابزده، و عجولانه است. این واژه از ریشه لاتین “hastus” گرفته شده است که به معنای شتاب و عجله میباشد. تلفظ آن به صورت /ˈheɪsti/ است.
کاربردها و نقش ها:
– “Hasty” به طور عمومی به معنای انجام کاری به طور عجولانه و بدون توجه به جزئیات و دقت استفاده میشود. به عنوان مثال، میتوان گفت “He made a hasty decision without considering all the facts” به معنای “او تصمیمی عجولانه گرفت بدون در نظر گرفتن تمام حقایق” است.
– همچنین، “Hasty” میتواند به معنای عجولانه و بیدقت بودن در انجام کارهای روزمره نیز استفاده شود. به عنوان مثال، میتوان گفت “She prepared a hasty meal without paying attention to the recipe” به معنای “او غذایی عجولانه آماده کرد بدون توجه به دستور پخت” است.
مترادف ها و متضادها:
– مترادف های “Hasty” عبارتند از: hurried، rash، impulsive، reckless.
– متضادهای “Hasty” عبارتند از: deliberate، cautious، thoughtful، careful.
تاریخچه و ریشه شناسی:
– واژه “Hasty” در انگلیسی قدیم به صورت “hastif” استفاده میشد و از زبان فرانسوی قدیم به زبان انگلیسی وارد شده است.
اولین مورد استفاده:
– اولین مورد استفاده از واژه “Hasty” در انگلیسی در قرن چهاردهم ثبت شده است.
توضیحات گرامری:
– “Hasty” یک صفت است و میتواند قبل از اسم قرار بگیرد. به عنوان مثال، میتوان گفت “He made a hasty decision” به معنای “او تصمیمی عجولانه گرفت” است. همچنین، میتوان از قید “hastily” برای توصیف عملی که به طور عجولانه انجام میشود استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان گفت “He hastily packed his bags” به معنای “او به طور عجولانه کیفهایش را بست” است.
در این مقاله، معانی و تعاریف لغت “Hasty” به همراه تلفظ آنلاین، کاربردها و نقش ها، مترادف ها و متضادها، تاریخچه و ریشه شناسی، اولین مورد استفاده و توضیحات گرامری آن به صورت تخصصی در قالب مثال های متنوع بررسی و تجزیه و تحلیل شده است.