لغت Flay به معنای تندادن، پوست گرفتن، پوست برداشتن و خارج کردن پوست از بدن است. تلفظ این لغت به صورت /fleɪ/ انجام میشود.
این لغت در متنوعیتی از کاربردها به کار میرود. به عنوان مثال، در معنای اولیهاش به معنای پوست گرفتن و خارج کردن پوست از بدن به کار میرود. همچنین، این لغت به معنای سرزنش کردن و شدیداً انتقاد کردن نیز به کار میرود. در زمینهی طبی، این لغت به معنای برداشتن پوست یک عضو برای انجام عمل جراحی نیز به کار میرود.
مترادفهای این لغت عبارتند از: پوست گرفتن، پوست برداشتن، پوستدرآوردن، پوستکندن، پوستزدن، سرزنش کردن، انتقاد کردن.
متضادهای این لغت عبارتند از: پوست نگرفتن، تمجید کردن.
ریشهی این لغت به زبان انگلیسی بازمیگردد و از واژهی قدیمی فرانسوی flaiir گرفته شده است.
اولین مورد استفاده از این لغت به شکل فعل در قرن چهاردهم میلادی بوده است. به عنوان مثال، در کتاب “The Canterbury Tales” اثر جفری چاسر، این لغت به کار رفته است.
در گرامر، این لغت به عنوان فعل به کار میرود و میتواند با افعال مختلفی مانند have، be و do به کار رود. به عنوان مثال، “He was flayed alive” به معنای “او زنده پوست گرفته شد” است.