کلمه “coherence” به معنای ارتباط و هماهنگی بین اجزای یک متن یا یک سری از ایدهها است. این کلمه از واژه لاتین “cohaerentia” به معنای “چسبندگی” گرفته شده است. تلفظ این کلمه به صورت /kəʊˈhɪərəns/ است.
استفاده از اصطلاح “coherence” در متون، به منظور ایجاد ارتباط و هماهنگی بین ایدهها و جملات است. در واقع، این اصطلاح به عنوان یکی از عوامل اصلی تشکیل دهندهی یک متن موفق، شناخته میشود. برای داشتن یک متن هماهنگ و مرتب، باید از اصول و روشهایی مانند استفاده از کلمات اتصالی، تکرار کلمات کلیدی، استفاده از ساختارهای گرامری مناسب و… استفاده کرد.
مترادفهای کلمه “coherence” عبارتند از: هماهنگی، ارتباط، ترتیب، همراستایی، همسویی، همنواگری و همآوایی. متضادهای این کلمه عبارتند از: بیارتباطی، ناهماهنگی و عدم ترتیب.
تاریخچه استفاده از کلمه “coherence” در ادبیات به دورهی رنسانس بازمیگردد. در این دوره، این کلمه به عنوان یکی از عوامل مهم در تشکیل دهندهی یک متن موفق، شناخته شد. در دورهی بعدی، یعنی دورهی روشنگری، این کلمه به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در تحلیل و بررسی متون، مورد توجه قرار گرفت.
در گرامر، کلمه “coherence” به عنوان یکی از عوامل اصلی تشکیل دهندهی یک جمله موفق، شناخته میشود. برای داشتن یک جمله هماهنگ و مرتب، باید از ساختارهای گرامری مناسب استفاده کرد. به عنوان مثال، استفاده از کلمات اتصالی مانند “بنابراین”، “همچنین” و “به علاوه”، میتواند به ایجاد ارتباط و هماهنگی بین اجزای جمله کمک کند.
برای مثال، جملهی زیر با استفاده از کلمات اتصالی مناسب، هماهنگی بیشتری به خود میگیرد:
“من به دانشگاه رفتم. من در رشتهی مهندسی مکانیک تحصیل میکنم.”
با استفاده از کلمات اتصالی، جمله به شکل زیر تغییر میکند:
“من به دانشگاه رفتم و در رشتهی مهندسی مکانیک تحصیل میکنم.”